درباره وبلاگ

سلام !! به وبلاگ خودتون خوش آمدید!! امیدوارم که از مطالب استفاده لازم را ببرید وبه آرامش کامل برسید! باتشکر از حضور سبزتان!! «مهران رضایی»
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان روانشناسی و آدرس redriband.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته.در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 34
بازدید ماه : 45
بازدید کل : 25653
تعداد مطالب : 9
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1



روانشناسی
شنبه 18 تير 1390برچسب:, :: 17:5 ::  نويسنده : مهران رضایی       

موسیقی و خنده می تواند فشار خون شما را به اندازه کاهش نمک از غذا و یا کم کردن حدود پنج کیلو از وزن بدنتان پایین بیاورد.

به گزارش مجله‌ی موسیقی ملودی از ایرنا و به نقل از پایگاه اینترنتی «هلث»، پژوهشگران ژاپنی در تحقیقی که به انجمن قلب آمریکا در آتلانتا ارایه دادند دریافتند میزان فشار خون افرادی که هر دوماه یک‌بار در جلسات موسیقی و یا خنده درمانی شرکت کرده اند به طور متوسط پس از گذشت سه ماه بین پنج تا شش درجه پایین آمده است. این در حالی است که فشار خون افرادی که در این جلسات شرکت نکرده اند چندان تغییری نکرده است.
دکتر مایکل میلر مدیر جلوگیری از بیماری های قلبی در دانشگاه مریلند این کاهش فشار خون که در این تحقیق مشاهده شده است با کاهش خطر مرگ ناشی از بیماری و یا سکته قلبی به میزان پنج تا پانزده درصد مرتبط است .
پژوهشگران دانشکده پزشکی دانشگاه «اوزاکا» ۹۰ زن و مرد در سنین ۴۰ تا ۷۴ ساله را انتخاب کردند و برخی را برای شرکت در جلسات خنده درمانی و یا موسیقی هر دو هفته یک بار انتخاب کردند و گروه دیگری را در این تحقیق شرکت ندادند.
شرکت کنندگان در جلسات موسیقی آواز و یا موسیقی ژاپنی شرکت کنند و یا تشویق شدند که موسیقی های ژاپنی و یا غربی را در خانه گوش کنند.
فشار خون افرادی که در جلسات خنده و یا موسیقی درمانی شرکت کرده بودند قبل و بعد از انجام این تحقیق اندازه گیری شد و نتیجه کاهش قابل ملاحظه فشار خون را نشان می داد.
دکتر میلر که تحقیق مشابهی را انجام داده است می گوید : این کاهش فشار خون به اندازه یک رژیم غذایی کم نمک ، کم کردن حدود پنج کیلو از وزن بدن و یا درمان با داروهای مربوط با کاهش فشار خون است.



شنبه 18 تير 1390برچسب:, :: 17:4 ::  نويسنده : مهران رضایی       

اگرچه ماساژ بدن می‌تواند ناامیدی را کاهش دهد، اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد یک روش ارزان‌تر، راحت‌تر و موثرتر وجود دارد و آن گوش دادن به موسیقی است.
یک تحقیق جدید نشان می‌دهد ماساژ دادن می‌تواند میزان ناامیدی را در بیماران تا ۵۰ درصد کاهش دهد، این در حالی‌ست که محققان متوجه شده‌اند گوش‌ دادن به یک موسیقی ملایم و لذت‌بخش اثر بهتری در کاهش علائم ناامیدی در انسان دارد.

کارن شرمن از موسسه تحقیقات سلامت در این باره گفت : پی بردن به این موضوع که گوش دادن به موسیقی می‌تواند تا این اندازه به کاهش علائم ناامیدی در انسان کمک کند،  ما را شگفت زده کرد. این موضوع نشان می‌دهد فواید ماساژ دادن بیش‌تر مرتبط به پاسخ آرامش‌بخشی است که بدن دریافت می‌کند.

این اولین بار است که تحقیقاتی در مورد فواید ماساژ در کاهش علائم ناامیدی در بیمارانی که به شدت به این اختلال روحی دچار هستند انجام می‌شود.

برای بررسی این موضوع محققان به ۶۸ بیمار مبتلا به ناامیدی انواع مختلف روش‌های درمانی را تجویز کردند .تعدادی از آن‌ها ۱۰ جلسه ماساژ یک ساعتی دریافت کردند و به تعدادی دیگر توصیه کردند که دراز کشیده و به موسیقی ملایم گوش کنند. در این تحقیقات مشخص شد تقریبا همه این روش‌ها به یک میزان می‌تواند در کاهش علائم ناامیدی در انسان موثر باشند.

شرمن در این باره گفت: به این ترتیب گوش دادن به موسیقی می‌تواند به عنوان یکی از بهترین روش‌ها در کاهش علائم ناامیدی در بیمارانی که به این اختلال دچار هستند به کار بیاید.گوش دادن به موسیقی بسیار کم‌هزینه است و می‌تواند مانند دیگر روش‌ها به انسان آرامش دهد.

نتایج این تحقیقات در نشریات ناامیدی و افسردگی به چاپ رسیده است.



نتایج یک پژوهش جدید در ایالات متحده حاکی از آن است که زیاد موسیقی گوش کردن احتمال ابتلا به افسردگی را ۸ برابر می‌کند و ممکن است این موضوع عامل افسردگی در بزرگسالان باشد.

به گزارش مجله‌ی موسیقی ملودی، شهر نوشت: محققان دانشکده پزشکی دانشگاه پیتزبرگ دریافته‌اند که احتمال ابتلای افراد بزرگسال به بیماری افسردگی، بین آنهایی که وقت بیشتری را صرف موسیقی گوش کردن می‌کنند، بیشتر است، در حالی که احتمال افسردگی جوانانی که بیشتر کتاب می‌خوانند به مراتب کمتر است.

براساس گزارش «موسسه ملی سلامت روان ایالات متحده»، از هر ۱۲نوجوان، یک نوجوان به افسردگی جدی مبتلاست.

یافته‌های این پژوهش، بخشی از تحقیقات گسترده و روز افزونی است که به ارتباط بین سلامت روانی افراد با میزان بهره‌گیری از رسانه‌ها می‌پردازند.

دکتر برایان پریمک، پژوهشگر ارشد این تحقیق گفته است: «مشخص نیست که افراد افسرده برای رهایی از این بیماری بیشتر موسیقی گوش می‌دهند و یا گوش کردن موسیقی برای ساعات طولانی به افسردگی منتهی می‌شود و یا هر دو عامل موثری در این زمینه هستند. به هر حال، ممکن است این یافته‌ها به والدین و پزشکان کمک کند تا ارتباط بین رسانه‌ها و افسردگی را دریابند.»

محققان دریافته‌اند که احتمال بروز افسردگی در جوانانی که بیشتر وقت خود را صرف گوش دادن به موسیقی می‌کنند ۳/۸بار بیشتر از افرادی است که زمان اندکی را صرف موسیقی می‌کنند و این احتمال در افرادی که بیشتر اوقات کتاب می‌خوانند، یک دهم است.

۱۰۶ فرد بزرگسال که ۴۶ نفر از آنها افسردگی جدی داشتند، در این تحقیق شرکت کردند.

تفاوت این تحقیق با بیشتر پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده‌اند، این بود که پژوهشگران از شیوه‌ای به نام «زندگی واقعی» استفاده کردند. آنها در این روش بیش از ۶۰ بار در یک دوره متمادی در ۵ آخر هفته با شرکت کنندگان تماس می‌گرفتند تا دریابند در حال استفاده از چه نوع رسانه‌ای هستند.

نتایج این تحقیق در شماره ماه آوریل نشریه «Archives of Pediatric and Adolescent Medicine» منتشر شده است.



دو شنبه 23 خرداد 1390برچسب:, :: 12:35 ::  نويسنده : مهران رضایی       

تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز می‌گردد. از آن زمان به بعد رگه‌هایی از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفته است. اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد، بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید. بطوری که در سال 1944 اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد.

در سال 1950 انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد. در سال 1971 انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد. در سال 1985 فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بین المللی به ثبت رسید. انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کرده است.

روشهای موسیقی درمانی

در موسیقی درمانی دو روش اساسی وجود دارد: روش فعال و روش غیر فعال ، روش غیر فعال شامل شنیدن موسیقی است که بیماری با گوش دادن و شنیدن موسیقی که در حال نواخته شدن است، مورد درمان قرار می‌گیرد. در این روش بیشترین تأثیر عملکرد در جهت برانگیختن و تأثیر واکنشهای عاطفی و ذهنی است. در حالی که در روش موسیقی درمانی فعال که نواختن ، خواندن و حرکات موزون اساس کار است. واکنشهای مختلف عاطفی ، ذهنی ، جسمی و حرکتی تحریک و برانگیخته می‌شوند. برنامه‌ها و روشهای موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد تنظیم و تدارک دیده می‌شود. محورهای اصلی برنامه‌های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرام بخش و نواختن موسیقی در گروههای منظم و یا انفرادی خواندن آوازها ، ترانه‌های فردی و یا گروهی می‌باشد.

موسیقی درمانگر کیست؟

انجام و ارائه روش درمانی توسط هر فردی جایز نیست. موسیقی درمانگرها افرادی متخصص هستند که در زمینه‌های مختلف موسیقی و شاخه‌های درمانی ، آموزش دیده‌اند. بلکه آنهایی صلاحیت دارند که با اساس بیماریها ، درمانهای مختلف آنها ، روانشناسی موسیقی و ... آشنا هستند و شایستگی فردی و تخصصی لازم را در این زمینه دارا هستند.

در موسیقی درمانی از چه نوع موسیقی استفاده می‌شود؟

موسیقی انواع مختلف دارد، برخی آرام و برخی تند هستند. در هر حال تأثیر موسیقی‌های مختلف بر ذهن و سلامت انسان متفاوت است. برخی از انواع موسیقی نه تنها نقش بهبود دهنده ندارند، بلکه معمولا برای کارکردهای مختلف مغز و روح انسان نیز مضر به شمار می‌روند و در صورت تداوم به گوش دادن یا نواختن آنها مشکلاتی را برای فرد بوجود خواهد آورد. در فرآیند درمان با موسیقی از نواحی از موسیقی استفاده می‌شود که القاء آرامش و نشاط ذهنی را به همراه دارند و باعث تجدید قوا و بهبود کارکردهای مغز می‌شوند. این دسته از موسیقی‌ها با ایجاد تأثیرات مختلف از جمله تقویت اراده و روحیه بیماران فرآیند درمان را سرعت می‌بخشند.

چه نوع بیماریهایی با موسیقی درمانی درمان می‌شوند

طیف وسیعی از بیماریها در طی فرآیند درمان بهبود پیدا کرده‌اند. این بیماریها طبقات مختلف با علل مختلف را در بر می‌گیرند. بطور کلی عمدتا بیماریهایی که به نحوی با مسائل روانی فرد در ارتباط هستند یا حالات روانی می‌تواند نقش مؤثری در بهبود آنها داشته باشند، در پاسخ مثبت به موسیقی درمانی شناخته شده هستند. همچنین بیماریهای جسمی که منشأ روانی دارند با این روش بهبود پیدا می‌کنند

طبیعت احساسی موسیقی میتونه باعث خود اگاهی، بینش و تعیین احساسات بشه. موسیقی تداعی ها، تصورات و تمایلات رو جوری تحریک می کنه که با فرآیندهای کلامی و روانکاوی ممکن نیست. موسیقی درمانی گروهی صحیح در درمان افراد پرخاشگر، شیدا و مجنون اثر بخش بوده.

امروزه در خیلی از امکانات رواندرمانی موسیقی درمانی به عنوان بخشی از اونا مورد استفاده قرار می گیره. در بیماریهای زیر موسیقی درمانی میتونه به خوبی مکمل یا حتی جایگزین درمان سنتی بشه:

جنون جوانی- اختلالات خلقی (مثل افسردگی و شیدایی) - اختلالات شخصیت- اختلالات اضطرابی- اختلالات جسمی مغز- سوء استفاده از مواد (میشه گفت همون اعتیاده)- اختلالات خوردن و اختلالات روحی دوران کودکی. بسته به اینکه مشکل بیمار چی باشه از انواع مختلف موسیقی استفاده میشه. البته مهارت رواندرمان هم در انتخاب نوع موسیقی اثر داره. موسیقی درمانی یه روش انعطاف پذیر و سازش پذیره. این روش حتی در افراد غیر بیمار هم میتونه کیفیت زندگی رو بالا ببره. موسیقی درمانی میتونه احساس خوشحالی رو بیشتر کنه، استرس ها رو کم کنه، درد رو تسکین بده، به بیان احساسات کمک کنه، حافظه رو بهتر کنه، ارتباط با دیگران رو بهبود ببخشه و باعث باز توانی جسمی بشه.

موسيقي شرق و درمان كوفتگي و سردرد

همين آقاي هاس در تحقيقي كه انجام داده، به اين نتيجه رسيده كه براساس شواهد تجربي برخي از ملودهاي قديمي مشرق زمين براي از بين بردن سردردها و كوفتگي بدن موثر است.

وي مي گويد: حدود 800 سال پس از ميلاد مسيح، در برخي از مراكز درماني مشرق زمين، از موسيقي براي درمان دردها استفاده مي شده است. كمك موسيقي به كاستن از خطر آلزايمر

در تحقيقي هم كه دانشمندان آمريكايي انجام دادند مشخص شده است كه مطالعه ، نواختن موسيقي و انجام بازي هايي مثل شطرنج با كاهش خطر ابتلا به آلزايمر در افراد مسن موثر است.

به هنگام گرفتن رگ گيري كودك موسيقي فراموش نشود

نتايج تحقيقي كه در خرم آباد انجام شده هم نشان ميدهد كه استفاده از موسيقي هاي مخصوص كودكان باعث انحراف ذهن آنان نسبت به درد ناشي از اقدامات تهاجمي كوتاه مدت مثل رگ گيري مي شود.

'رگ گيري' يكي از شايعترين اقدامات دردناك پزشكي است و به صورت مكرر بعنوان لازمه و مقدمه تشخيص يا درمان بيماريها مورد استفاده قرار مي گيرد.

اين تحقيق كه بر روي 30 كودك شش تا 12 ساله مبتلا به تالاسمي در بيمارستان شهيد مدني خرم آباد انجام شده، نشان مي دهد كه شدت درد رگ گيري در كودكاني كه فكرشان در زمان رگ گيري به سمت موسيقي كودكان معطوف شده به طور معني داري كمتر از ساير روشها بوده است.

موسيقي و افزايش توان يادگيري

محققان هنگ كنگي هم با مطالعه اي به مقايسه كودكاني كه تحت آموزش موسيقي قرار داشتند با ديگر كودكان پرداختند و به اين نتيجه رسيدند كه كوكاني كه در گذشته تحت آموزش موسيقي قرار گرفته بودند حافظه شفاهي بسيار قوي تري دارند و مي توانند لغات بيشتري را از فهرست خوانده شده به ياد بياورند و در هر سنجش، بهتر از سنجش قبل عمل مي كنند.

تداوم آموزش موسيقي به افزايش حافظه مي انجامد

همين محققان روانشناس هنگ كنگي عقيده دارند آموزش موسيقي نيم كره چپ مغز را تحريك ميكند و يادگيري شفاهي نيز توسط همين قسمت از مغز انسان كنترل مي شود.

مطالعات بعدي اين محققان نشان داد بهبود حافظه انسان با ادامه يادگيري موسيقي، ادامه پيدا مي كند و با توقف آموزش موسيقي متوقف مي شود.

شنيدن موسيقي هماهنگ با ضرباهنگ قلب آرام بخش است

يك محقق ژاپني در دانشگاه ناگويا نيز به اين نكته پي برده كه شنيدن موسيقي هايي كه برمبناي ضرباهنگ قلب تدوين شده اند، در آرامش اعصاب و كاستن تنش افراد موثر است.

اين محقق از 22 داوطلب خواست كه در اتاقي به پاسخگويي يك سلسله پرسش كه مرتب سخت تر مي شد، بپردازند.

براي نيمي از داوطلبان، موسيقي متكي به ضرباهنگ قلب آنان پخش شد و ديگران در سكوت به حل مسائل ادامه دادند.

پرسشهاي تنظيم شده در پرسشنامه به منظور اندازه گيري ميزان استرس و اضطراب داوطلبان و احساس خستگي آنان تدوين شده بود.

نتايج حاصله از پاسخ ها حكايت از آن داشت داوطلباني كه به موسيقي قلب خود گوش مي داده اند به مراتب از آرامش بيشتري برخوردار بوده اند.

موسيقي هوش و عواطف روحي افراد را تقويت مي كند.

يك محقق دانشگاه علوم پزشكي تبريز هم مي گويد كه موسيقي، دقت، هوش، حس مشاهده، استنباط و عواطف روحي انسان را تقويت مي كند.

 

 



چهار شنبه 18 خرداد 1390برچسب:, :: 20:25 ::  نويسنده : مهران رضایی       

جلسات خود باوري ( هم انديش )  هدف افزايش اعتماد به نفس ( احترام به خود و اعتماد به نفس )

مبناي نظريه : نظريه ي يونگ و شنومن

شـنـومـن : يـك روانـشـنـاس آلـمـاني است 15 سال پيش يك تـحقيق انجام داد به نام منابع تكوين و تـحـول خود ،

شنومن مي گويد ما براي تكميل و تكوين خودمان سه منبع داريم كه با آنها خودمان را مي شناسيم و تحول و تغيير پيدا مي كنيم اين منابع عبارتند از :

 

1)      خود مشاهده گري  خود نظاره گري ( كنترل نفس )

2)      فيدبك هاي اجتماعي يا عكس العمل هاي اجتماعي

3)      مقايسه هاي اجتماعي : الف ـ مقايسه با بالاتر از خود              ب ـ مقايسه با پايين تر از خود

 

1)خود مشاهده گري : ما از طريق خودمان ، مشاهده حالت ؤ، رفتار ، كردار ، گفتار و بدون توجه به عكس العمل هاي اجتماعي از خودمان آكاه مي شويم .نقص ها و كمبودهايمان را مي فهميم . رفتارهاي نا مطلوب خود را از بين مي بريم و رفتار نامطلوب را تحت كنترل در مي آوريم و شناخت خودمان را تحت كنترل در مي آوريم .

هدف از خود مشاهده گري بررسي خودمان براي پي بردن به معايب خودمان است . قرآن در سوره هاي زيادي به خود مشاهده گري اشاره دارد كه جا دارد به بعضي از اين آيان اشاره كنيم .

ان الانسان علي نفسه بصيره : هر انساني به نفس خود آگاه است .

عليكم انفسكم : اي مومنان بر شما باد رعايت نفس ( مائده 105)

مانند كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا به خاطر اين فراموشي ، نفسشان ( خودشان) را از يادشان برد . ايشان همانا فاسقند .( 19 حشر )

در سوره سجده آيه 53 قرآن مي فرمايد نا 2 سير داريم

 1) سير در نفس ( خود مشاهده گري ) سفر به درون است و از توجه به خود آغاز مي شود .

2) سيردر آفاق ( سير در طبيعت ، اجتماع ، ……)

از حـضـرت عـلي پرسيدند كدام سير بهتر است فرمود سير در نفس ، ما خودمان را مي بينيم و از خـودمـان به خدا ـــ

مي رسيم . دين اسلام مي گويد فراموشي خود در طول فراموشي خدا قرار گرفته است .

در اديـان ديـگر نيز به اين مـطـلب يعني كنترل نفس اشاره شده ، حضرت عيسي در انجيل مي فرمايد : وقتي شما گناه

مي كنيد به خودتان ظلم مي كنيد و به خود گاهتان ظلم مي كنيد .

انجام گناه به عنوان عامل در ظلم به خود وآگاهي از خود تلقي مي شود ( گناه تجاوز به حريم خود )

در اديان الهي : يكي از راهها ي پيشگيري از گناه و انجام توبه خود مشاهده گري است .

حتي علامه طباطبايي نيز در جلد 6 الميزان مي فرمايد :

اينكه خدا مي گويد به شدت به شما توصيه  مي كنم نفس خودتان راوجود خودتان را اشاره به اين است كه كه يكي از بهترين و مطمئن ترين راه شناخت خدا ، شناخت خود اوست . كسي كه خود را شناخت خدا را شناخت و خودشناس -ترين شما خداشناس ترين شماست .

 

 1) خود نظاره گري كم: در اعتماد به نفس ، تفكر خلاق ، كاهش خود باوري و ايجاد اليناسيون يعني به راحتي تحت تاثير فرهنگهاي بيگانه قرار مي گيرند و دچار مسخ فرهنگي مي شود ، و فردشاد تمركز و توجه كمي به خود دارد .

 

2) خود نظاره گري بالا : كه فردي مداوم در خود فرو مي رود در روابط اجتماعي دچار مشكل مي شود ، در خود فرورفتگي ، بريدگي از گروه اجتماعي ، اضطراب اجتماعي ، الكليسم ، اضطراب بالا ، گريز از جمع ، ناتواني در سخنراني در جمع ، سلامت بدن به خطر مي افتد . فرد غمگين توجه و تمركز در خودش زياد است .

 

3) خود نظاره گري متعادل : كه فرد به طور معقول و منطقي در خود فرو مي رود و زواياي وجود خود را خوب بررسي مي كند . در نتيجه با پيدا كردن نقاط مثبت و منفي و رفع معايب خود اعتماد به نفس بالايي پيدا كرده و داراي تفكر خلاق مي شود و از بهداشت رواني خوبي برخوردار مي گردد.

* دومين مورد كه شنومن به بررسي آن پرداخت فيدبكهاي اجتماعي يا عكس العمهاي اجتماعي است :

فرد آگاهي در مورد خود را از طريق عكس العملهاي ديگران بدست مي آورد ما چه اطلاعاتي در مورد خودمان از مردم و فاميل داريم ، گاهي اوقات انتقاد ، سرزنش ، تحقير مي كنند و ما براساس فيدبگهاي اجتماعي و عكس العملهاي ديگران خودمان را مي شناسيم . وقتي فردي در روابط با ما درباره رفتار ، عقايد ، قيافه ظاهري ما نظرياتش را مي گويد نظرات او براي ما عكس العمل است كه بعضي را قبول و بعضي را رد  مي كنيم . نوجوان در اواخر دوره نوجواني از عكس العملهاي اجتماعي استفاده مي كنند كه با ورود به دوره بزرگسالي ناثير عكس العملهاي ديگران در ما كم تر مي شود . يعني نظرات ديگران كمتر در شكل گرفتن استدلال و افكار نوجوان اثر دارد و قضاوت خود نوجوان است كه بهترين نقش را دارد .

مقايسه اجتماعي كه خود بر دو نوع است :

الف ـ مقايسه با بالا دست خود : حتي اگر ما در بهترين شرايط باشيم وقتي با بالا تر از خود مقايسه مي كنيم دچار افت اعتماد به نفس مي شويم ، كاهش تفكر خلاق ، حسادت ، افزايش فشارهاي هيجاني ، افزايش چشم و هم چشمي ، كاهش انگيزه به خصوص در دختران كه با مقايسه زياد دچار حسرت استرس و هيجان مي شوند ( مراسم عروسي ، جهيزيه ، غيره )

ب ـ مقايسه با پايين تر از خود باعث رضايت از خود ، آرامش ، صبر ، عبرت آموزي، جلوگيري از افتادن انسانها به ـ

گرداب هاي سقوط و شكست باور كردن تواناي هاو استعدادها ي خودمان .

در مقايسه اجتماعي :

وقتي ما خودمان را با بالادست و پايين دست مقايسه مي كنيم مي فهميم چقدر توانمنيديم ، چقدر استعداد داريم ، چقدر حسوديم و چقدر كمبود داريم .

بعضي در ازدواج ، جهيزيه ، خواستگاري ، حلقه نامزدي ، خريد و …… مقايسه اجتماعي مي كنند حتي در مورد دوستي ها با جنس مخالف نيز مقايسه اجتماعي مي كنند چون ديگران اين كار را مي كنند ما نيز انجام مي دهيم در زمان پيامبر نيز دختران را زنده به گور مي كردند به خاطر مقايسه اجتماعي .

 



سه شنبه 17 خرداد 1390برچسب:, :: 18:55 ::  نويسنده : مهران رضایی       

مطالعه برتر

يكي از علل ناكامي هاي تحصيلي روش نادرست مطالعه است . عوامل زيادي براي موفقيت در تحصيل وجود دارد كه مي توان از عوامل مهمي همچون معلم ماهر و كار آزموده ، پشتكار و جديت ، محيط مناسب خانوادگي و . . . .  نام برد . در بسياري از موارد همه شرايط تا حدي قابل قبول است اما دانش آموز ، روش هاي صحيح مطالعه رانمي داند .

شايد بعضي از دانش آموزان گمان مي كنند با زياد مطالعه كردن از بقيه موفق تر خواهند بود ولي از سويي به درست مطالعه كردن بي توجه باشند .بعضي ديگر گمان مي كنند كه با بي خوابي كشيدن مي توانند در تحصيل موفق باشند اما اين گروه هم اشتباه مي كنند در اينجا براي اهميت روش هاي مطالعه دو باره خاطر نشان مي كنيم   

 

بسياري از ناكامي ها در تحصيل به خاطر بد مطالعه كردن و ندانستن اصول روش هاي مطالعه درست است .

 

يكي از مهمترين چيزهايي كه هر دانش آموز بايد بداند آن است كه روش مطالعه و يادگيري هر درس ممكن است با درس ديگر متفاوت باشد و شما بايد از معلمان بخواهيد كه روش مطالعه درس را كه تدريس مي كند به شما بياموزد .

 

 

نكاتي براي مطالعه برتر

1 -  در مطالعات خود بايد تنوع ايجاد كرد به طور مثال اگر قرار باشد ساعاتي را صرف مطالعه كرد نبايد همه وقت را براي انجام يك كار صرف كرد . كمي از وقت را بايد به مرور مطالب ديگري گذاريد يا مختصري درباره آينده برنامه ريزي كرد كمي مطالعه آزاد داشت كمي تنوع به همان خوبي استراحت كردن است ، اگر فكر انسان فعاليتهاي متنوعي داشته باشد كارايي بيشتري خواهد داشت .

2 – هميشه بايد يادداشت و مطلبي مهم به همراه داشت كه همه جا بتوان از آن بهره گرفت بسيار مفيد است كه يك كتاب جيبي يا كارتي شامل مطالب كليدي كه مي خواهيم آن را فرا گيريم به همراه داشته باشيم مكان يادگيري جايي است كه انسان آنجا هست يعني اگر همه جا مطلبي به همراه نداشته باشيم بهانه خوبي براي ياد نگرفتن داريم .

3 – وقتي به تنهايي مطالعه مي كنيم اين امكان وجود دارد كه ساعتها پشت ميز بنشينيم بدون اين كه فراگيري چنداني داشته باشيم زماني كه عضو يك گروه فعال مطالعاتي باشيم امكان «  در رويا رفتن » به طور قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد .

4 – در مطالعه نبايد كمال گرا بود يعني نبايد خيلي وسواس داشته باشيم و هر قدر مطالعه كنيم از توانايي خود اطمينان حاصل نكنيم كمال گرايان اغلب به دليل انجام دادن كامل تعداد كمي از كارها در نهايت ، با انباشته شدن كارهاي مهم مواجه مي شويد خطر واقعي پافشاري در انجام يك كار رديف شدن بقيه كارهاي انجام نشده است كه در همان زمان در حال انباشته شدن هستند .

 زمان را به « تفكر در باره مطالعه » نبايد تلف كرد افراد با هوش به « تدابير بسيار پيچيده اجتناب از مطالعه » مانند موارد ذيل آشنا هستند :

 

 ـــ تميز كاري ، مرتب كردن و تظاهر به اين كه قبل از مطالعه انجام دادن آن كارها لازم است .

 ـــ انجام دادن كارهاي كوچك و آسان به عنوان راهي براي به تا خير انداختن شروع يك كار مهم بزرگ .

 ـــ پيدا كردن فعاليتهاي جايگزيني.

 

بايد از كنار موانع رد شد ، هنگامي كه به مطلبي مي رسيم كه چيزي درباره آن نمي دانيم نبايد متوقف شويم . بلكه بايد آن را مانند جزيره كوچكش پشت سر بگذاريم . بايد موضوع بعدي را مطالعه نمود شايد ساده تر بيان شده باشد ممكن است پس از اين كه به چند موضوع و مطلب تسلط پيدا كرديم آن مشكل خود به خود حل شود .

انسان نبايد خود را به روش مطالعاتي كه به طور اتفاقي برگزيده محدود كند و از روشهاي متفاوت سودمند نيز بهره جويد .

بايد كاري كنيم كه هر صفحه از ياد داشتمان با صفحات قبل فرق داشته باشد اين باعث مي شود هر صفحه در خاطرمان بماند تمام صفحه را نبايد پر كرد بلكه بايد جاي خالي براي اصطلاحات بعدي و مطلب اضافي قرار دهيم .

 

خواندن مفيد با استفاده از قلم امكان پذير است .

*بايد در حال مطالعه نكات مهم را در كنار صفحات يادداشت كرد و با استفاده از ماژيك يا شبرنگ   قسمت هاي مهم را مشخص كرد . اين موضوع به ما امكان مي دهد تا به طور مستمر با مطالب كتاب ارتباط داشته باشيم .

*بايد در حالي كه مطالعه مي كنيم سوالاتي مطرح كرده و بنويسم كه موجب مي شود بعدها در آن مورد خود را بيازماييم.

*حتماْ بايد در حال مطالعه خلاصه برداري كرد . خلاصه نويسي مهارت بسيار سودمندي است كه با تمرين پيشرفت مي كند مهارت يافتن در خلاصه نويسي به انسان كمك مي كند تا حجم مطالبي كه مي خواهد ياد بگيرد كمتر شود .اين مهارت خود به خود انسان را به تصميم گيري راجع به موارد مهم و غير مهم وادار مي سازد و موجب جلوگيري از اتلاف وقت و انرژي مي شود .

*وضو داشتن به هنگام مطالعه باعث شادابي جسم و روح انسان و تمركز حواس مي شود .

*خواندن دعاي مطالعه قبل از شروع به كار مي تواند اثر بخش باشد .

 

الهم اخرجني من  ظلمات ، الوهم و اكرمني بنور الفهم الهم افتح علينا ابواب

 

رحمتك و انشرعلينا خزائن علومك برحمتك يا ارحم الراحمين

 

 

*« پيش مطالعه » بسيار مهم است نبايد فراموش كرد كه حتي ، اگر پيش مطالعه خيلي سطحي هم باشد بايد آنرا انجام داد.

*نت برداري . نوشتن نكات اساسي و مشخص كردن مطالب مهم بسيار مفيد است كه ما را در مرور سريع ياري خواهد كرد.

*تكرار مرتب مطالب آم.خته شده به صورت روزانه ، هفتگي ، . . . . ، فوق العاده مفيد است و بايد مطالب طوري در ذهن جاي گيرد تا هرگز فراموش نشود .

(( جزيي از حافظه بلند مدت ما را تشكيل دهند ))

چند دقيقه مطالعه پس از كلاس ، اگر از پيش مطالعه پر اهميت تر نباشد ، كم اهميت تر هم نخوا هد بود .

*بايد از تجربه هاي شخصي خود براي مطالعه بهتر كمك بگيريم . البته تجربه هايي كه ثمر بخش بوده اند .

 

*مواردي هم چون مكان مطالعه ، روشن بودن فضاي مطالعه ، جريان هواي تازه ، استراحت در بين مطالعه و غيره بسيار مهم است البته نبايد در اين موارد خيلي وسواس داشت براي مطالعه در همه شرايط ، چه آرام و ساكت و چه شلوغ و پر سرو صدا بايد تمرين كنيم زيرا در بعضي از مواقع ناچار به مطا لعه در اين شرايط خواهيم بود .

دانستن طرح و برنامه در مطالعه بسيار ثمر بخش است البته برنامه هاي قابل اجرا انعطاف پذير و در حد توان .

*بهتر است طرحها و برنامه هاي مطالعاتي را به اطرافيان بگوييم تا در انجام آنها بيشتر تلاش كنيم .

  

خواندن بيش از حد , از ساده به مشكل خواندن و بي وقفه خواندن از عوامل آسيب زا در مطالعه دانش آموزان است .

 




ادامه مطلب ...


سه شنبه 17 خرداد 1390برچسب:, :: 9:28 ::  نويسنده : مهران رضایی       

 كتاب: قورباغه را بخور

 نويسنده: برايان تريسي

  يكي از كليدهاي داشتن زندگي خوب، كار موفق و داشتن احساس خوب نسبت به خود، اين است كه اين عادت را در خود بپروريد كه كارهاي مهم را شروع كنيد و به انجام برسانيد. آن موقع اين عادت خودش مي‌شود نوعي قدرت و متوجه مي‌شويد كه به انجام رساندن كارها برايتان ساده‌تر است تا به انجام نرساندن‌شان. برايان تريسي يكي از مشهورترين نويسندگان آمريكا وقتي در اوايل قرن 21 چنين كتابي را نوشت همه خوانندگان كتاب پيشين خود را شگفت‌زده كرد. او معتقد است كه كليد موفقيت عمل كردن است. او به بيست و يك اصول معتقد است و مي‌گويد اين اصول باعث مي‌شود كه نتايج و جلوه كار شما به سرعت و به نحوي قابل پيش‌بيني بهبود يابند. هر چه اين اصول را سريع‌تر ياد بگيريد و به كار ببنديد، در كار خود سريع‌تر پيش مي‌رويد تضمين مي‌كنم وقتي ياد بگيريد كه چه طور <قورباغه را بخوريد>، كاري نيست كه نتوانيد بكنيد.
يكي از مسيرهايي كه تريسي پيش روي شما مي‌گذارد، مديريت زمان است. فكر كردن تنها به آغاز كردن يك كار مهم و به پايان رساندن آن به شما انگيزه مي‌دهد و كمك مي‌كند بر وسوسه پشت گوش انداختن فايق آييد. واقعيت اين است كه مقدار زمان لازم براي تكميل اين كار مهم تقريبا همان است كه براي انجام يك كار بي‌اهميت لازم است. مديريت زمان در واقع مديريت زندگي است، مديريت شخصي است. به واقع تحت كنترل كاري كه بعد مي‌كنيد و هميشه اختيار دست شماست كه انتخاب كنيد كدام كار را سپس انجام خواهيد داد. اين كه بتوانيد ميان مهم و غيرمهم انتخاب كنيد عامل كليدي موفقيت شما در زندگي و كار است.آدم‌هاي موثر و فعال خود را عادت مي‌دهند كه با مهم‌ترين كاري كه پيش‌رو دارند آغاز كنند. خود را وادار مي‌كنند قورباغه را بخورند، هر چه كه باشد. نتيجه مهم‌اش اين است كه بسيار گسترده‌تر از آدم‌هاي معمولي كار را به انجام مي‌رسانند و در نتيجه بسيار شاداب‌تر از آدم‌هاي معمولي‌اند. روش كار شما نيز بايد همين باشد.

 

رمز خوشبختی، رضایت، موفقیت بزرگ، احساس خوب، قدرت فردی و کارایی این است که عادت کنید هر روز اولین کاری که انجام می‌دهید خوردن قورباغه خودتان باشد.

 

خوشبختانه می‌توانید از طریق تمرین این مهارت را یاد بگیرید و هنگامی که توانستید قبل از هر کاری عادت شروع مهم‌ترین کار را در خود به وجود آورید، موفقیت شما حتمی خواهد بود.

در اینجا خلاصه‌ای از بیست و یک روش فوق‌العاده برای غلبه بر تنبلی و انجام کار بیشتر در زمان کمتر را که چکیده فصل‌های کتاب است میخوانید. این اصول و قواعد را مدام مرور کنید تا عمیقاً در ذهن و عمل‌تان ریشه بدواند و در نتیجه موفقیت آینده‌تان تضمین شود:

 سفره را بچینید

 

دقیقاً تصمیم بگیرید که چه میخواهید. روشن بودن در این مورد یک شرط اساسی است. پیش از شروع کار، هدف‌ها و تصمیم‌هایتان را بنویسید.

 برای هر روز از قبل برنامه‌ریزی کنید

 

برنامه‌هایتان را روی کاغذ بیاورید. به ازای هر دقیقه‌ای که صرف برنامه‌ریزی می‌کنید، به هنگام اجرای آن پنج یا شش دقیقه در وقت خود صرفه‌جویی خواهید کرد.

 

قانون 20/80 را در همه امور به‌کار بگیرید

 

80 درصد از دستاوردهایتان نتیجه 20 درصد از فعالیت شماست. همواره تلاش خود را روی این 20 درصد متمرکز کنید.

 




ادامه مطلب ...


سه شنبه 17 خرداد 1390برچسب:, :: 9:8 ::  نويسنده : مهران رضایی       

معضل مهم جامعه کودکان

اگر این روزها تقویم را ورق بزنید دقیقا می‌بينید که زیر صفحه شانزده مهر نوشته شده روز جهانی کودک. امسال برنامه‌های روز جهانی‌کودک با شعار: در همه جای ایران، با همه کودکان» اجرا می‌شود.

گرچه این روز هم مانند بسیاری از روزها در حد همان تقویم است اما به هر حال بهانه‌ای است که سری به بچه‌ها یا کودکان و مشکلات آنها بزنیم.

کودکان میوه‌های زندگی و ثمره‌تلاش آدمیان‌اند. بچه‌ها آرزوهای بزرگی ندارند. توقعشان کم است. پیامبر بزرگ اسلام در آموزه‌های خویش حرمت و کرامت نهادن به کودکان را به عنوان یکی از اصول مترقی آموزه‌های اسلامی به پیروان خویش آموختند و ائمه بزرگوار شیعه در تکریم اولاد و میوه‌های زندگی احادیث گهر باری از خود باقی گذاشته ‌اند.

همچنین مقام معظم رهبری بارها در سخنانشان بر اهمیت دادن به کودکان تاکید داشته‌اند و فرموده‌اند: اگر مسئولان فرهنگي بخواهند مساله کودک و نوجوان را آنچنان که هست مورد اهتمام قرار دهند، خيال مي‌کنم از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مساله بپردازند.

کودکان در روز جهانی کودک می‌خواهند به بزرگسالان یادآور شوند؛ در حالیکه هزینه‌های غیر قابل تصوری برای تولید انواع سلاحهای هسته‌ای و غیر هسته‌ای صرف می‌شود کودکان بسیاری از گرسنگی، نداشتن امکانات بهداشتی و سو تغذیه می‌میرند.

بنا بر آمار یونیسف، تنها اختصاص 5 دلار برای هر کودک، موجب نجات 90 درصد از کودکان از مرگ و بهبود زندگی آنها در یک سال است.

کودکان، آسیب‌پذیرترین گروه در هر جامعه هستند. آنها فقط یک بار فرصت رشد دارند و آن فرصت امروز است نه فردا؟

آنها به به علت ویژگیهایی که از نظر سنی دارند نیاز به حمایت و مراقبت شدید دارند اما گاهی بزرگسالان به دلایل مختلف به جای حمایت از کودکان آنها را مورد آزار جسمی، روانی و سو استفاده قرار می‌دهند. طبق نظر کارشناسان مهمترین علل این اتفاقات به دلیل ناآگاهی والدین، مشکلات اقتصادی، اعتیاد، بیماری‌های روانی والدین و مشکلات خانوادگی صورت می‌گیرد.
به گزارش «فردا» و بر طبق شواهد و آمارها، در 14 سالی که از پیوستن ایران به کنوانسیون یونیسف می‌گذرد وضعیت کودکان در ایران چندان بهتر نشده است و در مواری نسبت به سالهای گذشته وضعیت وخیمی نیز پیدا کرده است.

یکی از موانع رعایت حقوق کودکان در ایران عدم تغییر و به روز نشدن قوانین جاری کشور در این زمینه است.

از جمله مواردی که روز به روز در ایران شایع تر می‌شود، کودک آزاری است. کودک‌آزاری در سالهای اخیر افزایش چشمگیر و نگران‌کننده‌ای در ایران داشته که تشدید فقر و بحرانهای خانوادگی از عوامل این روند صعودی است.

بنابر آمارها کودک آزاری در سال 86 در ایران نسبت به سال پیش از آن سه و نیم درصد افزایش داشته است.

همچنین بررسی نشان می‌دهد که در سال 75 ده درصد از کودکان بین 10 تا 18 سال مشغول کار بودند و کودکان کار محسوب می‌شدند. اما مطابق آمار سال 85 این تعداد به 12/7 درصد رسیده که جمعیت 1 میلیون و 660 هزار کودک ایرانی را شامل می‌شود.

این در حالیست که با توجه به آمار جمعیت و تعداد دانش‌آموزان هم‌اکنون بیش از 3 میلیون و 600 هزار کودک خارج از چرخه تحصیل قرار دارند.

بنابر این گزارش‌ تعداد کودکان کار و خیابانی در ایران دقیقا مشخص نیست اما می‌توان با اطمینان گفت در سال جاری تعداد کودکان خیابانی شناسایی شده در تهران نسبت به سال پیش دو برابر شده است.

همچنین به گفته مدیر عامل انجمن حمایت از حقوق کودکان در ایران بیش از 900 هزار دختر خانه‌دار وجود دارند که با تعریف یونیسف کودک محسوب می‌شوند. در ايران تنها در سال ۲۰۰۶ميلادي نزديك به دو هزار و ۷۰۰كودك زير ۱۵سال جان خود را در اثر حوادث رانندگي از دست دادند و نزديك به ۹۵هزار كودك و نوجوان زير بيست سال مصدوم شدند.
در ادامه خالی از لطف نیست که گفته شود با پایین آمدن سرانه مطالعه در خانواده‌ها، کتاب خوانی در کودکان و ارائه امکانات در این خصوص به دلیل عدم آگاهی کارشناسان و والدین بسیار کاهش یافته و این مسئله می‌تواند خسارات جبران ناپذیری در جهت رشد علمی و فرهنگی کودکان وارد آورد.

جای بسی تاسف است روز کودک در ایران تنها به برگزاری تعدادی جشن‌های محدود و ارائه تعدادی هدیه به کودکان و پخش کارتونها و برنامه‌های تکراری از شبکه ‌های مختلف تلویزیون شده است و بررسی مشکلات آنها و ارائه خدمات به کودکان تنها به این روز اختصاص یافته است.

با توجه به نکات گفته شده می‌توان این طور نتیجه گیری نمود که روز جهانی کودک در ایرا تنها برای کودکان طبقه مرفه معنا پیدا می‌کند و برای کودکان قشرآسیب‌پذیر، محروم و کودکان کار تنها به ارائه آمارها و برنامه‌ریزی‌های به اجرا در نیامده کارشناسان و مسئولان منتهی می شود.
 

در سازمان بهزيستي كشور هر روز همكاران روابط عمومي سازمان بريده هاي جرايد را كه به كار و فعاليت هاي اين سازمان مربوطند براي ادارات كل مي فرستند. چون حيطه فعاليت هاي اين سازمان بسيار گسترده و متنوع است بسيار طبيعي است كه اين بريده ها گاه خيلي قطور و خودشان در حد يك مجله 50 تا 60 صفحه اي بشوند. بخشي از اين مطالب حوادثي است كه در جرايد روزانه كشور چاپ مي شوند كه خواندن آنها بخصوص در عصرها و شب ها كه خسته از كار روزانه هستيم با توجه به محتواي آنها ناراحت كننده و عذاب آور است. ديشب داشتم سرانجام مرد تفتي را مي خواندم حتما شما هم جريان اين فرد را شنيده ايد كه در شهر تفت طي يك سال و نيم گذشته چند نوجوان را بعد از تعرض به آنها كشته و بعد جسد شان را در چاهي در باغ محل كارش انداخته است. بخش درد آور ماجرا آن بود كه اولين قرباني او فرزند باجناقش بوده و آخرين آنها هم يك سال و نيم بعد برادر همين نوجوان. يعني اين جلاد بيمار در طي يك سال و نيم خانواده باجناقش را با كشتن دو فرزند پسرش از هستي ساقط كرده است. بعد از خواندن اين ماجرا از شدت درد حاصل از ان نتوانستم ادامه دهم و ناچار از اداره بيرون زدم تا مفري و گريز گاهي براي انديشيدني تلخ داشته باشم. راه رفتم و فكر كردم و ساعتي بعد كوفته و خسته به خانه رسيدم با دردي كه هنوز هم ادامه داشت. چرا اين را نوشتم؟ امروز روز جهاني مبارزه با كودك آزاري بود و همه يا نه حداقل من منتظر تا همان روزنامه ها كه هر روز وجدان ها را چنين غلغلك مي دهند مطلبي يا چيزي بنويسند اما متاسفانه كمتر مطلبي ديدم ( حداقل در چند تاي معروف تر آنها) . بگذريم . به هر روي من وظيفه خود مي دانم در اين باره كمي براي خوانندگان بنويسم.
به طور كلي كودك ازاي يا بد رفتاري با كودك يا آنچه در زبان انگليسي به آن child abuse گفته مي شود عبارت است از هر نوع ضرب و شتم يا جراحت فيزيكي ( بدني ) يا رواني يا تحقير كودكان تا 18 سال كه تاثير ماندگاري بر وضعيت بدن يا روان آنها بر جا بگذارد.
كودك ازاري به چهار نوع تقسيم بندي مي شود: 1- كودك ازاري جسمي كه شامل ازار و كتك زدن بدني به كودكان به گونه اي مي شود كه جاي آن بر بدن كودك به جا مي ماند و در مواردي هم متاسفانه به مرگ يا نقص عضو بچه ها منجر مي شود.2- كودك آزاري جنسي شامل استفاده از بچه ها به قصد لذت جنسي به هر شكل ان اعم از ايجاد تماس جنسي با بچه ها يا وادار كردن انها به عمل جنسي به قصد لذت بردن يا وادار كردن آنها به عمل جنسي و تهيه فيلم و عكس و ... مي شود. 3- كودك آزاري عاطفي  يا رواني عبارت است از تحقير كودكان به اشكالي كه در او ايجاد افت عزت نفس كرده يا اعتماد به نفس او را پايين مي آورند مثل مقايسه او با ديگران ع سركوفت زدن به او ، ايجاد احساس خجالت در او ، تحقير وي نزد ديگران بخصوص ساير كودكان ، مطرح كردن نقاط ضعف او و دادن لقب هاي ناراحت كننده به او مانند دست و پا چلفتي ، نفهم يا ... 4- غفلت عبارت است از ناتواني يا اراده عدم برآورده كردن نياز هاي كودك اعم از نياز هاي جسمي و بدني مثل تهيه خوراك و پوشاك مناسب يا نياز هاي رواني مثل نبردن كودك براي بازي يا ايجاد محدوديت براي بازي او.

مشاهده مي شود كه با اين تعريف جهان كودكان را خيلي دوست ندارد چرا كه با اين اوصاف معمولاً بخش زيادي از كودكان جهان قرباني آزار و اذيت بزرگسالان مي شوند. آمار ها موجود نشان مي دهند كه متاسفانه پديده كودك آزاري در جهان در همه كشور هاي دنيا اعم از پيشرفته يا در حال پيشرفت به وفور وجود دارد. حتي در مدارس هم كه جاي علم است و دانش كودك آزاري وجود دارد. نه اشتباه نكنيد منظور من گوش گرفتن معلمي از دانش آموزي بازيگوش نيست؛ نه منظور آن تكه هايي است كه بعضي از آموزگاران محترم به بچه اي در برابر ساير بچه ها مي گويند غافل از انكه همين مطالب مصداق بارز كودك آزاري عاطفي يا رواني است و تاثير جبران ناپذيري بر روان كودكان دارد

 اميد آنكه ياد بگيريم كودكان را دوست بداريم و با آنان كودكانه رفتار كنيم حتي اگر از دستشان ناراحت و ناراضي باشيم.

 



دو شنبه 16 خرداد 1390برچسب:, :: 12:7 ::  نويسنده : مهران رضایی       

یکی ازهمین روزها

امروز خانه ی بزرگتر ، اما خانواده های کوچک داریم . رفاه بیشتر اما وقت کمتری داریم. مدارک تحصیلی بالاتر اما عقل سلیم کمتری ، کارشناسان بیشتر اما مشکلات بیشتری داریم. داروی بیشتر اما سلامتی کمتری داریم.اموالمان را چند برابر کرده اما از ارزش هایمان کاسته ایم. ساختمان های بلند تری داریم اما تعادل کمتی داریم .

بیشتر خرج می کنیم اما کمتر داریم .از زمین تا ماه رفته وگذشته ایم اما نمی توانیم برای دیدن همسایه جدیدمان تا آن طرف خیابان برویم. بیشتر می نویسیم ،اما کمتر یاد میگیریم.

بیاید

برای خانواده ودوستان بیشتر وقت بگذاریم . غذای دلخواهمان را بخوریم وبه جاهایی که دوست داریم برویم.درظرف کریستال بنوشیم ، بهترین عطرمان را برای بعد نگه نداریم .هر وقت دلمان خواست مصرفش کنیم.

عبارتی مانند یکی از همین روز ها را از ذهنمان حذف کنیم. بیایید به خانواده ودوستان همین الآن بگوییم که چه قدر دوستشان داریم .هر روز ،هر ساعت وهر دقیقه ، یک موفقیّت خاص است وچه بسا آخرین فرصت ما باشد .اگرآن قدر سرمان شلوغ است که وقت نداریم به این چیز ها فکر کنیم وبه خود می گوییم : یکی از همین روز ها فکرش را خواهم کرد، یادمان باشد،شاید زمانی برسدکه یکی از همین روز هایی در کار نباشد.

 

 

انسان یا حیوان

 

مرام  فقط  مرام گاو؛ چون هیچ وقت نگفت «من» همیشه می گه :«ما» .

صفا فقط   صفای  مورچه که  هر  وقت گریست کسی  اشکاش  رو ندید.

معرفت فقط معرفت کرم؛نه به خاطر کرم بودنش به خاطر خاکی بودنش.

یه رنگی ،فقط یه رنگی دیوار که هرچی مرد ونامردبهش تکیه می دن ،عوض نمیشه!


 



صفحه قبل 1 صفحه بعد